نفرین ابدی بر خواننده این برگها

کلمــه ی رگتــایم نـــام نـــوعی موسیقی است که از ترانه های بـــردگان سیـــاه پوســـت جنوب آمـریکا سرچشــمه گرفته است و در آغــاز قــرن در آمـریکا بسیار رایـــج بــود، «رگ» بــه مــعنای ژنــده و پـاره و گسـیخته است و «تایم» به معــنای وزن و ضربان موسیقی. نویـسنده نام رگتایم را به عنوان روح زمانه ای توصیف می کند که بر رمان خود گذاشته اسـت، و نیز شاید می خواهد کیــفیت پرضربان، گسـسته، و درد آلود داستانی را که درباره ی آن زمان پرداختـه اسـت به ما گوشزد کند. در هر حال عنوانی اســت کـه متاســفانه ترجــمه شــدنی نیســت.
«نجـف دریابندری در مقـــدمه ی رگــــتایم نوشــــته ی ای. ال. دکتروف»

آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

شب طولانی خون تا فردا

چهارشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۳۹ ب.ظ

خیلی سال پیش تا الان، وقتهایی که زمانه دلم را به درد می آورد، وقتهایی که از دست خودم ناراحت می شدم، می رفتم به کنج تنهایی خودم، جیم می زدم به جزیره ی سرگردانی ام و پناه می بردم به دنیای آرامش بخش سه ضلعی «علیرضا قربانی»، «افشین یداللهی» و «فردین خلعتبری»، اصلا عشق «علیرضا قربانی» از همان شب دهم افتاد به دلم، شروع می کردم به تکرار واژگان «من حادثه بر دوشم، من عشق نمی دانم، در هیچ تمامم کن...» بعد می رسیدم به «من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی»، و رها می کردم خودم را با « من و رسوایی و این بار گناه، تو و تنهایی و آن چشم سیاه»

امروز هم یکی از آن روزهای تلخ آقای جیم هست، با این حجم از اندوه چه باید کرد وقتی که سال 95، انگاری خیال تمام شدن را ندارد؟

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">