بدون هیچ تردیدی می توانم اعلام کنم که استالین ادوارد رادزینسکی تا به حال بهترین کتابی بود که در سال جدید مطالعه شان کرده ام. فوق العاده دراماتیک، تا حدودی جسور، و تا اندازه ی زیادی وحشتناک از زندگی کسی که در یکی از عجیب ترین دوره های تاریخ، یکی از مخوف ترین حکومتهای دیکتاتوری را در دست داشت: جوان قفقازی که نام واقعیش «جوزف ویساروویچ جوگاشویلی» بود، او را ایوسیف هم می خواندند. «سوسو» اسمی بود که در کودکی و نوجوانی بدان نامیده می شد، «کبا» نامی بود که در سالهای فعالیت و مبارزه توسط دوستانش بدان شناخته می شد. «استالین» را در ایام به بار نشستن انقلاب اکتبر برگزید که معنای آن به سخت و محکم بودن همچون فولاد اشاره دارد.
استالین یکی از پیچیده ترین دیکتاتورهای تاریخ است، یکی از همان خونریزهای تاریخ که دادگاه های نمایشی راه می اندازد و حتی به دوستان و نزدیکان خود نیز رحم نمیکند، یکی یکی یاران انقلاب اکتبر را قربانی می کند، تا قدرت را بی هیچ مزاحمتی در دست داشته باشد و پایه های حکومت مد نظر خودش را پی ریزی کند.
خوبی کتاب این است که نویسنده سعی کرده بی طرفانه وقایع را از دوران کودکی تا مرگ استالین بازگو کند، و آنجا که روایت ها چندگانه می شوند تمام آنها را در کتاب می آورد و آخر سر نظر شخصی خودش را بازگو میکند: دوربین نویسنده پشت سر استالین راه می افتد و مانند فیلمهای ترسناک، ما فقط رد خون را می بینیم و بازی قدرت و نفس های مرگ را که منتظر آدمهای مختلف می ماند تا نوبت به بازی آنها در نمایشی که کارگردانش استالین است برسد و بی هیچ دلسوزی و رحمی به سراغشان می رود، دنیای استالین دقیقا شبیه همین نمایشنامه های تراژیک است، آدمها یک گوشه منتظر ایستاده اند تا مرگ به سراغشان بیاید.
کتاب استالین را نشر ماهی و با ترجمه ی آبتین گلکار منتشر کرده است که برنده ی جایزه ی کتاب سال 1394 نیز شده است.
منبع:t.me/whatisliterature