چند روزیست که دارم به روابطم فکر می کنم و آدم ها، به بودنشان و تاثیراتی که توی زندگیم داشته اند، قبلاها بیشتر تمرکزم به گذشته بود و یاد آدم هایی که دیگر نیستند زیاد از حد ذهنم را مشغول می کرد، آدمی هستم که زیاد برای خودم همه چیز را تجزیه و تحلیل می کنم، تا اینکه به نتیجه ی جالبی رسیدم و آن اینکه بعضی از روابط برای خودشان تاریخ مصرفی دارند، و اگر تاریخ مصرفشان تمام بشود باید همانجا مصرفشان را متوقف کرد، مثلا به این فکر کردم که از میان نوشیدنی ها چقدر، شیر را دوست دارم ولی اگر تاریخ مصرفش تمام شود همان شیر تبدیل می شود به کشنده ترین ماده ها، تبدیل می شود به سم، ذره ذره آدمی را از پا در می آورد. به گمانم روابط با آدم ها و دوستی ها هم همینطوریست، برای خودشان یک دوره ی مصرف دارند، مواد نگهدارنده ای هم اگر باشد نهایتا بتواند چند مدتی دوام موقتشان را بیشتر کند، بعدش بایستی کنارشان گذاشت، و اگر به امید روزهای خوش گذشته نگهشان داریم، آرام آرام کلک خودمان را می کنیم.
بعضی وقت ها بایستی گذشته را رها کرد، آدم ها را، یاد و خاطراتشان را، سپردشان به موج های دریا تا آرام آرام دور شوند، اینطوری زودتر به آرامش می رسی.